نقش توحید در استقامت برهدف در پیغمبر اکرم(ص) ویاران همراه در قرآن

پدیدآورسیدکریم آقامیری

نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

شماره نشریه1

منبع مقاله

کلمات کلیدی334

چکیدهآنچه از معنای استقامت می‌شود بیان از انقیاد واستمرار بریک طریقه ورعایت اعتدال تا حصول نتیجه تعریف شد.آنچه از آیات الهی وتفسیر مفسران حول آیات موضوعه مطرح شده پایداری در مسیر اهداف (توحید) وباور به حقانیت در هدف از مواردی است که می‌تواند در نیل به هدف کمک کند.مهمترین نکته در استقامت هدفمند مورد عنایت قرآن،استقامت حول محور توحید بیان شده است که سرلوحه کاری همه انبیا الهی قرار داشت وبالاخص بین انبیا ،رسول خاتم(ص)بیشترین تاکید براستقامت در هدف ورسالت به آن اشاره می‌گردد. با بیان آیات متعدد وروایات تاریخی در این نوشته بدان اشاره خواهد شد.

share 2837 بازدید

مفهوم شناسی استقامت

«این واژه از ریشه « ق ـ و ـ م » است و براى آن معانى مختلفى مانند اعتدال ) تاج العروس:17: 592؛ الصحاح:5: 2017؛ مجمع البحرين:3: 566- ( ثبات و مداومت (النهايه: 4: 125.)استمرار ،( الفروق اللغويه،:51؛ ترتيب العين:694.)پایدارى، ایستادن، درست شدن و قیمت نهادن (لغت نامه:6 :2181؛ فرهنگ فارسى: 1:255.)را بازگو کرده‌اند و معناى اعتدال شهرت بیشترى دارد .( القاموس‌المحيط: 2: 1517؛ المعجم‌الوسيط: 768؛ الصحاح: 5: 2017.)برخى گفته‌اند: استقامت همان اقامه است؛ ولى اضافه شدن دو حرف « س » و « ت » معناى آن را تأکید مى‌کند .( غرائب‌التفسير: 1: 435؛ رحمة من‌الرحمن، ج 1: 265.)... با توجه به معناى‌طلبى باب استفعال، به معناى طلب قیام است و استمرار و استدامت و مانند آن از لوازم معناى اصلى به‌شمار مى‌آید .(التحقيق:9: 341؛ الميزان:11: 47 ـ 48.) » (دایره المعارف قرآن :1)به دیگر بیان ، اِستقامت» از "قوم" داراي دو معناي اصلي است.    الف: جماعتي از مردم  ب: انتصاب و ايستادن چيزي يا عزم بر كاري داشتن.( ابن فارس، مقائيس اللغه: 5:43)

واژه استقامت به معناي انقياد و استمرار بر يک طريقه،راهي كه بر يك خط مساوي باشد (راه حق نيز به آن تشبيه شده) و استقامت انسان يعني ملازمت او بر راه واضح و منهج مستقيم  نيز به معناي، اعتدال در يک امر، (خليل، العين: 3 :1543؛ ازهري، تهذيب اللغه: 9: 361.) اعتدال و استواء (ازهري، تهذيب اللغه: 9: 361 به نقل از ابوزيد؛ ابن منظور، لسان العرب:11:356.)آمده است.

 

   به نظر برخي از محققان استقامت از باب استفعال به معناي طلب قيام در يک امر است خواه آن امر ارادي باشد يا طبيعي و عملي.موارد استعمال واژه استقامت در عهد، تبليغ و دعوت به حق، اداي وظيفه، سير در مسير مستقيم حق، كاربرد دارد .

پایداری در راه هدف

   مطلوبیّت استقامت در مسیر اهداف ارزشمند و متعالى، از جمله اهداف قرآن بر استمرار به باور و حقانیت در هدف،انجام وظیفه تا حد توان، دلگرمی به پشتیبانی معنوی از سوی پرودگار ورسول خاتم (ص)تعریف شده است.این دیدگاه ، هر انسانی را در رسیدن به اهداف مصمم می‌کند وهر چه اهداف در نظر گرفته والاتر وارزشمند تر باشند  ؛آستانه صبر واستقامت پر رنگ تر وتحمل سختی ها آسان تر می‌شود واین برداشت از آیه شریفه« وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لاَ أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا» (کهف:60) امکان پذیر است؛چرا که کلمه «لا أبرح» به معناى «لا أزال»، (مجمع‌البيان، ذيل‌آيه )و كنايه از تلاش و دست نكشيدن از خواستِ خود است.

   در چندین آیه از آیات قرآن مجید وقتی به تمجید رسولان تبلیغی انبیا اشاره می‌کند، موارد استنکاف مردم وصبوری رسولان(إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ(یس:14) ویا تمثیل ارسال رسول به قومی جهت تبلیغ، برای یادآوری سابقه این کار در تاریخ بشر واقوام گذشته (وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ(یس:13) وبیان باور مبلغان ارسالی به وظیفه خطیرشان در راستا وعلم وآگاهی از وظیفه مند بودنشان،موید باور اندیشی رسالت خویش بوده است ؛ آنجا که می‌فرماید: قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ (یس:16)وحتی اعتماد به پشتیبانی حضرت حق از آنان که سبب مصونیت از عذاب های احتمالی وپیش بینی نشده  می‌باشد واین موضوع را پروردگار در آیه 18 سوره یس گوشزد می‌کند، آنجا که می‌فرماید: قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا ... (یس:18)ویا در آیه ای دیگر بیان می‌دارد: (یس:19)ا جایی که حتی بعد رسالت چندین ساله رسول مهربانی محمد مصطفی(ص) وسال ها گذشت ازبعثت وهجرت به مدینه اقدام به معرفی پیغمبر خاتم خویش به عنوان رسولی که دعوت کننده مردم به رسولان بوده  ذکر می‌کند که باز براهمیت امرخطیرتبلیغ انبیاست که مردم را به حق دعوت می‌کردند.

توحید محورحرکت انبیاء

    دعوت به توحید و نفی شرک از رسالت های همه انبیا علیهم السّلام است و آنان در هر فرصتی ضمن گفت و گو با قوم خود به آن می‌پرداختند؛ چرا که با پذیرش توحید واقعی، راه دستیابی به فضیلت های اخلاقی برای مخاطبان فراهم می‌شود.

شاید شاه بیت همه دعوتها درقرآن کریم توسط انبیا الهی، اعم از پیامبران الوالعزم ورسل، دعوت به توحید ویگانه پرستی باشد.این مطلب در جای جای قرآن از نوع فعالیت تبلیغی انبیا الهی قابل مشاهده می‌باشد که بیت الغزل آن در بیان خطابی پیغمبر رحمت (صلى الله علیه وآله وسلم) وآنچه که وی برآن مامورگشته است آمده است که فرمود:من  مأمور دعوتِ مردم به توحید به نیروی استقامت در راه خداهستم.« قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا ...)فصلت :6)

     حضرت نوح علیه السّلام مردم بت پرست را به توحید در عبادت فرا می‌خواند ولی بزرگان قومش به بهانه بشر بودن حضرت از اطاعت او سرباز می‌زدند. (المیزان فی تفسیر القرآن، الطباطبایی :الجزء الثامن: 180-181)و  )مومنون:23تا25) صاحب مجمع البیان نیز به این مسئله اشاره می‌کند که نوح سخن خود را با توحید شروع می‌کند. چون توحید اصل مهم تر و زیر بنای اصول دیگر است. (مجمع البیان فی تفسیر القرآن: 7: 165.)
    سرلوحه پیام های حضرت هود علیه السّلام نیز دعوت به توحید و نفی شرک است و در هر فرصتی آن را به مخاطبان اعلام می‌کرد. ) (هود : 50) (و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم. گفت: ای قوم من، خدا را بپرستید که جز او شما را خدایی نیست، پس آیا پرهیزگاری نمی کنید؟ (اعراف:65)
     مطالعه سیره حضرت صالح علیه السّلام و دعوت او نشان می‌دهد که وی با استدلال های روشن، قومش را به توحید فرا می‌خواند، امّا قوم وی مانند دیگر اقوام منحرف و مشرک، استدلالش را نپذیرفته و در عوض تهمت های ناروایی به او وارد ساختند و در نهایت گستاخی از او طلب نزول عذاب می‌کردند. در تمام این مراحل، حضرت صالح مانند دیگر پیامبران با صبر و متانت از گناه آنان می‌گذشت و آنها را مهربانانه مورد عفو قرار می‌داد.که در سوره نمل می‌فرماید: و به راستی به سوی قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستادیم که (بگوید) خدا را بپرستید. پس به ناگاه آن قوم دو گروه شدند و به مخاصمه و جدال پرداختند. (نمل :45)

با دقت در مضمون آیاتی که احتجاج ابراهیم با نمرود، مجادله او با خورشید پرستان، گفت و گو با پدر و... را بازگو می‌کند، روشن می‌شود که خدامحوری و توحید، محور تمام تلاش های تبلیغی و بلکه محور حیات پر برکت اوست و این به خاطر جوّ شرک آلود و کفرآمیز حاکم بر آن جامعه بوده که پرستش خدایان دروغین، از سنگ و چوب گرفته تا خورشید و ماه در آن رواجی آشکار داشت. »( برگرفته وتلخیصی از کتاب شیوه مناظرات انبیا و امام صادق(علیهم السلام -( سیده فاطمه حسینی میرصفی‏ .)

استقامت پیغمبر اکرم( ص) بر توحید

    با توجه به اینکه محور محاجه رسول خاتم (ص) با مشرکان بر محور توحید ویگانه پرستی ودوری از شرک وبت پرستی بود فرمان پروردگار به رسولش دعوت از مشرکان به توحید وتوصیه به صبوری واستقامت در این امر بزرگ و پیروی نکردن از خواسته ها وخواهش های آنان وتاکید بر ایمان به گفته های پروردگارش وقرآن نازل ومعرفی روش کاری خود که اجرای عدالت همه جانبه ویادآوری اینکه خدای ما وشما یکی است وهر کسی در گروه اعمال خویشتن است که با بیان وتذکر این موضوع ، دیگر دلیلی بر بهانه گیری وجود ندارد وقضاوت نهایی از ناحیه اوست ،همه وهمه بیانگر اهمیت توحید واصولی ترین و زیرساخت همه تبلیغ ها وانذاها وبشارت های انبیا تاکید وتوجه دادن به توحید خالق ربوبی است،از این روعنایت ویژه وخاص به توحید مد نظر انبیا الهی قرار گرفته است.( فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ..(شوری:15 ) .

     جدای ازوظیفه تبلیغ حول محور توحید ،پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) مأمور به استقامت درابلاغ دین و گسترش توحید نیز می‌باشد؛چرا که ماموریت به استقامت ومداومت درانجام وظیفه الهی وتحمل شدائد وناملایمات درمواجه با مردم وبعضا اهانت ها وجسارت ها وآزار روحی ،روانی ،جسمی به پیغمبر ویاران وخانواده و... (سیره ابن هشام: 1: 245 و 262 . )می باید موجب گسترش توحید نیز گردد . ابلاغ توحید وگسترش آن در جامعه جاهلین آن عصر وگسترش دامنه آن به بلاد وسراسر جهان آن روز ونیز در طول تاریخ به جان های تشنه حقیقت وتوحید پذیر گردیده است.

    دستیابی به این مسولیت سنگین امکان پذیر برای هیچ کس حتی انبیا الهی نمی شود مگر آنکه ،استقامت رسول خاتم(ص) وهمراهان  واینکه رسول خاتم (ص) می‌فرماید :سوره هود مرا پیر کرده به مبالغه نیست.

   مجمع البيان عن ابن عبّاس : ما نَزَلَ عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله آيَةٌ كانَت أشَدَّ عَلَيهِ ، ولا أشَقَّ مِن هذِهِ الآيَةِ [«فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَ مَن تَابَ مَعَكَ ...» ] ؛ ولِذلِكَ قالَ لِأَصحابِهِ ،حينَ قالوا لَهُ: أسرَعَ إلَيكَ الشَّيبُ يا رَسولَ اللَّهِ! شَيَّبَتني هودٌ ، وَالواقِعَةُ . مجمع البيان - به نقل از ابن عبّاس: بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله آيه‏اى سخت‏تر و مشقّت‏بارتر از اين آيه نازل نشد [يعنى آيه (همان گونه كه دستور يافته‏اى ، ايستادگى كن و هر كه با تو توبه كرده نيز چنين كند ، و طغيان مكنيد كه او به آنچه مى‏كنيد ، بيناست ) ] ، به طورى كه در پاسخ به يارانش كه گفتند: زود پير شديد ، اى پيامبر خدا! فرمود: « [ سوره‏هاى ]هود و واقعه ، مرا پير كردند» (مجمع البيان: 5 : 304 ، بحار الأنوار: 17 : 52 ؛ تفسير القرطبي:  9 107 وفيه «وأخواتها» بدل «والواقعة»)

استقامت درتیلغ توحید توسط پیغمبر(ص) ویاران

پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مأمور به استقامت در ابلاغ دین و گسترش توحید بود.

همان گونه که در داستان رسولان تبلیغی در سوره یس به آن اشاره شده است،مواردی در زندگی رسالتی پیغمبر اکرم(ص) ویاران  وجود دارد که استقامت آنان در تبلیغ دین خدا واستواری آنان در نیل به هدف زبان زد تاریخ برای سالیان سال دفتر درس آموزی بشر را گشوده وراهنمای همه کسانی است که در این مسیر قرار گرفته اند، که به عنوان نمونه به مواردی اشاره می‌شود.

هجرت هاي تبليغي /شهادت چهل مبلّغ

   هجرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه زمینه توسعه اسلام و رشد و ماندگاری آن را فراهم نمود، چنان که هجرتهای محدود یاران آن حضرت و مسلمانان به مدینه و حبشه، زمینه ساز هجرت بزرگ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گردید.

    سال سوم هجرت با تمام حوادث تلخ و آموزنده پايان يافت. در ماه صفر سال چهارم هجري "ابوبراء" وارد مدينه شد، پيامبر او را به آيين اسلام دعوت نمود؛ ولي او نپذيرفت و دوري هم نجست. وي به حضرت عرض كرد: اگر سپاه تبليغ نيرومندي را روانه "نجد" كنيد، اميد است ايمان بياورند؛ زيرا تمايلات آنها به توحيد زياد است.

    حضرت چهل نفر از رجال علمي اسلام را كه حافظ قرآن و احكام بودند، به فرماندهي "منذربن عمرو" رهسپار منطقه نجد گردانيد. آنان در كنار "بئر معونه" منزل كردند. پيامبر نامه اي كه مضمون آن دعوت به آيين اسلام بود به يكي از سران نجد، به نام عامربن الطفيل نوشت و يك نفر از مسلمانان مأمور شد، نامه رسول خداصلي الله عليه وآله را به "عامر" برساند. او نه تنها نامه رسول خدا را نخواند؛ بلكه حرام بن ملحان را كه حامل نامه بود به قتل رساند و از قبايل بني سليم يعني قبيله رِعل، عصبه، ذكوان ياري طلبيد و آنان منطقه سپاه تبليغي اسلام را محاصره نمودند.

    آنان به ناچار دست به شمشير بردند، و پس از جنگي خونين همه شربت شهادت نوشيدند. از اين لشكر فقط "كعب بن زيد" باقي ماند كه با بدن مجروح خود را به مدينه رساند و جريان را اطلاع داد. وي بعدها در جنگ خندق به شهادت رسيد. (سيره ابن هشام، ج 3، ص 182، و اسدالغابه، ج 3، ص 90. )

آنچه که چهل مبلغ پایدار را درنهایت به شهادت نایل کرد ایمان به هدف، باورمندی برحقانیت خویش،مرعوب نشدن به عده وعُده دشمن وتسلیم نشدن ونپذیرفتن ذلت از شاخصه های این رادمردان تاریخ اسلام و اصحاب وفادار رسول خاتم(ص) می‌باشد.

جعفر، مبلّغ مهاجر

   پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای هجرت به حبشه، مسلمانان را تشویق می‌کرد و می‌فرمود: «اگر به سرزمین حبشه سفر کنید، بر اثر وجود یک زماندار نیرومند و دادگر در آنجا به کسی ستم نمی شود. آنجا سرزمین دوستی و پاکی است و شماها می‌توانید در آن سرزمین بسر ببرید تا خدا فرجی برای شما پیش آورد.

کلام پیامبراسلام صلی الله علیه و آله چنان اثر کرد که در زمانی کوتاه، کسانی که آمادگی بیشتری داشتند، بار سفر بستند چهره شاخص در میان آنان که به عنوان مبلّغ و سخن گو مطرح بود، جعفربن ابی طالب بود و در میان آنها چهار زن مسلمان نیز دیده می‌شدند. به دنبال این هجرت، تعداد بیشتری از مسلمانان دست به هجرت زدند که مجموع آنها در حبشه به 82 یا 83 نفر می‌رسید.

    در نتیجه هجرت این گروه از مسلمانان و تبلیغات رسای جعفر، بذر اسلام در بیرون از جزیرة العرب (از جمله قلب خود نجاشی) پاشیده شد؛ لذا در سفر بعدی جعفر به حبشه، به فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله علنا نجاشی به اسلام(توحید ناب) دعوت شد واین همان وعده الهی است که در سوره ابراهیم آیه 27 فرموده : خداوند، استوارکننده مؤمنان در عقیده خویش: یثَبِّتُ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ .... در این هنگام آیه هایی از سوره قصص نازل گردید و خداوند از آنها تمجید کرد.

این دستاورد که ره آورد سفر تبلیغی یاران صدیق رسول مکرم اسلام(ص) بود قطعا با مقوله استقامت در ابلاغ توحید ناب عجین بوده که نبود این امتیاز در رسیدن به میوه شیرین ابلاغ دین، تاثیر گذاری بر حکومت حبشه ونتیجه گیری از ابلاغ کلام خداوند است.

   بامراجعه به آیات قرآن کریم علل مختلفی در رز موفقیت این کار را بیان می‌کند که از جمله آنها آیه 102 سوره مبارکه نحل، نزول قرآن، مایه دلگرمی مومنان وانگیزه استقامت در راه هدف است(توحید) ونزول قرآن به عنوان انرژی انتقالی به آنان توصیف شده است وحتی دراین راستا فرشتگان الهی هم به عنوان آرامش بخش دل مومنان استوار در هدف که به صورت سنت الهی در قرآن تعریف شده است،آنجاکه می‌فرماید: (فصلت:30)پایدارى مؤمنان بر ایمان و عقیده خویش، سبب نزول فرشتگانِ بشارت‌دهنده بر آنان وکسانی که خداباوری منش آنان( توحید باوری)، استقامت روش آنان واستواری برایمان وعقیده خویش سبب زوال واندوه آنان می‌گردد. إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا ...(احقاف :13).

مبلغان تاثیر گذار

    گروهی از قبیله خزرج از مدینه به سوی مکه آمدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در منی کنار جمره عقبه با آنان برخورد نمود و درخواست کرد مقداری با آنان سخن بگوید. خزرجیان پذیرفتند و در حضور آن حضرت نشستند. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله آنان را به خدای عزوجل دعوت نمود(توحید) و اسلام را عرضه کرد و آیاتی از قرآن را برای آنان خواند. در میان سخنان حضرت، برخی از آنان به یکدیگر می‌گفتند: به خدا سوگند بدانید او همان پیامبری است که دین یهود به ما وعده داده است، پس آنان بر شما پیشی نگیرند!

آن گاه رسول خدا را اجابت و تصدیق نموده، مسلمان شدند. وتصمیم به دعوت قومشان به اسلام گرفتند.

گروه شش نفره ای(-برخی تعداد این افراد را تا هشت نفر گفته اند(ابن اثیر،البدایه والنهایه،بیروت،دار اخیا التراث العربی،ج 3ص 181)که اسلام را فراگرفته بودند، یعنی: اسعدبن زرارة، عوف بن حارث، رافع بن مالک، قطبة بن عامر، عقبة بن عامر و جابربن عبداللّه بن رئاب، به مدینه بازگشتند .دعوت پیامبردر میان قومشان منتشر شد تا جایی که در خانه های انصار، خانه ای نبود مگر اینکه از رسول خدا سخن می‌گفتند. این داستان در سال یازدهم بعثت رخ داده است. ) سیره ابن هشام: 2: 70 وقصه هجرت،ص35(این هجرت از همان نوع هجرتی است که قرآن کریم می‌فرماید(توبه :129) «چرا از هر گروهی از آنان، طائفه ای کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟ شاید بترسند و خودداری کنند.

مبلغ فهیم

     وقتی مبلغ دین فهم دقیقی از دین داشته باشد وزبان قوم خویش را بداند، می‌تواند هم خود را سعادتمند کند وهم مردم جامعه خود را به سعادت رهنمون نماید،کاری که بخش زیادی از مبلغان دوران بعث وهجرت توفیق به این امر داشتند که در نمونه موفق از این گروه طفیل بن عمرو که فردی شریف، عاقل و شاعر بود، می‌گوید: به مکه آمدم. پیامبر در آنجا بود.

برخی از مردان قریش نزد من آمدند و گفتند: با او سخن نگو و به گفته های او گوش نکن!

طفیل می‌گوید: بر اثر اصرار قریش تصمیم گرفتم کلام او را گوش ندهم؛ بنابر این درگوشم پنبه گذاشتم تا گفتار او را نشنوم. وارد مسجد الحرام شدم، دیدم او در کنار کعبه نماز می‌گزارد. نزدیک او ایستادم و از او کلامی زیبا به گوشم خورد. با خود گفتم: وای بر من! من مردی شاعر و دانا هستم و می‌توانم خوب را از بد تشخیص دهم، پس چرا به سخن این شخص گوش ندهم؟ تصمیم گرفتم سخن او را بشنوم؛ اگر درست باشد، بپذیرم و اگر نادرست باشد، آن را ترک کنم.

اندکی مکث کردم و وقتی رسول خدا به سوی خانه اش باز می‌گشت، به دنبال او رفتم و از او خواستم که امر خود را برمن عرضه کند.پیامبربرخی از آیات قرآن را برایم تلاوت کرد. آن گاه عرض کردم: ای پیامبر خدا! در میان قومم از من اطاعت می‌کنند. پس از خدا بخواه که برای من نشانه ای قرار دهد و در دعوت قومم به اسلام مرا یاری نماید.

پیامبر صلی الله علیه و آله دعا کرد و فرمود: خدایا! برای او نشانه ای قرار ده! آنگاه به سوی قوم خود، قبیله دوس برگشتم. وقتی نزد آنان رسیدم، نوری بین دو چشمم نمایان شد. گفتم: خدایا! این نور را در جایی غیر از صورتم قرار ده! آن نور بر سر تازیانه ام ظاهر گشت. هنگامی که به طرف آنان می‌رفتم، آن نور همانند قندیل معلق ساطع بود و مردم آن را تماشا می‌کردند.

طفیل می‌گوید به دیار خود بازگشتم، همواره قوم خودرا به اسلام دعوت می‌نمودم، تا اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت کرد.

پس از جنگ بدر، اُحد و خندق، نزد رسول خدا آمدم و گروهی از قبیله دوس که مسلمان شده بودند، همراه من بودند. آن هنگام رسول خدا در خیبر بود و برای ما نیز چون مسلمانان دیگر سهمی در غنایم قرارداد. از آن به بعد همواره با رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم تا مکّه فتح شد. به رسول خدا گفتم: مرا به سوی «ذوالکفلین» ـ بتی که مربوط به عمروبن حجمه بود ـ بفرست تا آن را بسوزانم. پیامبر به طفیل اجازه داد و او نیز رفت و آن بت را سوزانید و نزد پیامبر بازگشت. وی پس ازوفات رسول خدا صلی الله علیه و آله و مرتد شدن گروهی از عرب، همراه فرزندش عمرو و گروهی از مسلمانان به یمامه رفت و در آنجا به شهادت رسید.) سیره ابن هشام،همان:2:21 وقصه هجرت،ص69و70).پذیرش توحید واستقامت درتبلیغ آن درخانواده وقوم خویش وارتباط دائمی با مرکز وحی (رسول خاتم) از رموز موفقیت این مبلغ الهی بود.

مبلغان اسیر

   واقعه رجیع در تاریخ اسلام نقطه عطف اعزام وحضور مبلغان تبلیغی اعزامی از سوی رسول خاتم است؛با صداقت به فرمان مقتدایشان اجابت کردند ودر مسیر منطقه تبلیغی خویش(مکه) چنان شجاعانه مقاومت کردند که بعضی به مقام رفیع مقاومت با شهادت رسیدند وبعضی از آنها چنان مقاومت ودفاع جانانه از رسول خاتم کردندکه سرسخت ترین دشمنان اسلام ورسول اکرم(ص) ابوسفیان متعجب ازسرسختی یاران محمد(ص) و افتخار به مسلمانی ناب ،که در این مقام به درجه شهادت نایل می‌شوندمباهات می‌کنند.            

     پس از بازگشت مشرکان از جنگ احد، تعدادی از قبیله عَضَل و قاره نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و عرض کردند: اسلام به ما رسیده است. گروهی از اصحاب (مبلغ و دین شناس) خود را با ما بفرست که قرآن را به ما بیاموزند و شریعت اسلام را به ما یاد دهند.

حضرت شش نفر از صحابه را با آنها فرستاد که عبارت بودند از:1- مَرْثد بن ابی مرثد2- عاصم بن ثابت 3- خبیب بن عدی 4- زیدبن دَثِنه 5- خالدبن بکیر6- عبداللّه بن طارق حضرت مرثد بن ابی مرثد را بر آنان امیر و سرگروه قرار داد. همراهان این شش نفر وقتی به قبیله هذیل رسیدند، با هماهنگی قبلی و نقشه شیطانی، مردانی شمشیر به دست از آن قبیله بر آنان هجوم آوردند.

مواجه یاران پیغمبر واستقامت تا مرحله شهادتشان ،حال ابوسفیان را دگرگون ساخت و ازکثرت علاقه یاران محمد صلی الله علیه و آله به آن حضرت تعجّب کرد و گفت: در طول عمر خود یاران هیچ کس را مثل اصحاب محمد نیافتم که تا این حد فداکار و علاقمند باشند.( سیره ابن هشام:3 :180،قصه هجرت،ص365 وسبحانی: فروغ ابدیت:2 :499 و500)

از آثار استقامت

  در قرآن آثار متعددی برای استقامت بازگو شده که بخشی از آن، پاداش اهل استقامت در دنیا و پاره‌ای دیگر پاداش استقامت درعالم آخرت است.

محبت خدا

  استقامت در راه خداوند، سبب جلب محبت و دوستی خداوند می‌شود و خداوند است که اهل پایداری را دوست دارد. "وکاین من نبی قـتل معه ربیون کثیر فما وهنوا لمآ اصابهم فی سبیل الله وما ضعفوا و ما استکانوا والله یحب الصابرین" (و چه بسيار پيامبرانى] كه همراه او توده ‌هاى انبوه كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم (دشمن) نگرديدند و خداوند شكيبايان را دوست دارد.) (آل عمران:146)

.. والله یحب المحسنین (پس خداوند پاداش اين دنيا و پاداش نيك آخرت را به آنان عطا كرد و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.) (آل عمران:148) ان الله یحب الذین یقـتلون فی سبیله صفا ... (در حقيقت‌ خدا دوست دارد كسانى را كه در راه او صف در صف چنانكه گويى بنايى ريخته شده از سرب‌ اند جهاد مى‌ كنند.) (صف:4)

آرامش

   ایستادگی مومن بر ایمان خود ، سبب آرامش او در دنیا و آخرت می‌شود، در قرآن تاکید واشاراتی به آن شده است. ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقـموا تتنزل علیهم الملـئکة ... (در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست‌ سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى‌آيند(و مى‌ گويند) هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتی كه وعده يافته بوديد شاد باشيد.)(فصلت:6) ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقـموا فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون (پس اگر روى برتافتند بگو شما را از آذرخشى چون آذرخش عاد و ثمود بر حذر داشتم.)  آرامش بزرگترین سرمایه بشر از بدو خلقت تا آخرت می‌باشد.هرکس وهر جامعه ای را که بنگریم، دنبال آرامش روح و روان و.... خویش هستند ؛هرچند در انتخاب وسیله برای رسیدن به آن در اشتباه هستند ولی تلاش وجستوگری آنان برای نیل به آرامش گویای اهمیت آن وتسکین بودن این  مقوله برای بشر اعصار بوده است، که در این آیات جزو هدایای پروردگار به مومنان راست قامت ذکر شده است.( احقاف :۱3  )

امداد خدا

   قطعا تلاش چند روزه باغبان درباغستان به امید برداشت محصول مایه دگرمی برای ادامه کار وانگیزه برای فعالیت بیشتر در محیط فعالیت اوست از این روی، استقامت انسانها در راه دین که سبب برخورداری آنان از یاری خداوند در دنیا و آخرت می‌شود را می‌توان از این سنخ قلمداد کرد واز باب وعده های الهی بر صدق در قرآن بین شده است را می‌شود از ظاهر این آیات برداشت نمود که فرمود: (ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا )(فصلت :31)  در تفسیر شریف المیزان آمده است: پس مراد از جمله (ثم استقاموا) این است که ملازم وسط راه باشند، و دچار انحراف نگردند، و بر سخنى که گفته استوار باقى بمانند. (طباطبایی،المیزان : ۱۷: ۵۹۱، ترجمه موسوی همدانی.    )نحن اولیاؤکم فی الحیوة الدنیا وفی الآخرة (در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماييم و هر چه دلهايتان بخواهد در (بهشت) براى شماست و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد داشت.) (فصلت:31)

رستگاری

   دستیابی به رستگاری درزندگی بشر یکی از گنج های گمشده درطول زندگی او به حساب می‌آید وبه این قله رفیع سعادت نمی رسد مگر کسانی که به لباس پایداری مزین  باشند .از این روست که خداوند در سوره مبارکه  انفال آیه 15رستگاری انسانها را از آثار پایداری در برابر دشمنان برمی شمار . (اى كسانى كه ايمان آورده ‌ايد چون با گروهى برخورد مى‌كنيد پايدارى ورزيد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه رستگار شويد.)  (انفال :45)

بشارت

  ترسان نبودن وغمبار نگشتن از جمله ویژگی های انسا نهای مومن به خداست .پایدری در هدف و وظیفه مند بودن مومنان زمینه بشارت های پروردگار را از طریق قرآن وزبان پیغمبر خدا(ص) به مومنان  می‌رساند که در هرلحظه در کنف هستید ودریافت بشارت‌های فرشتگان الهی از سوی مؤمنان پایدار در راه عقیده از مژده هایی است که خداوند در قرآن فرموده است. از جمله در سوره فصلت می‌فرماید: (در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست‌ سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى‌آيند (و مى‌ گويند) هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد.) (فصلت:31)

ویا آنجاکه می‌فرماید( فصلت:31)  (در زندگى دنيا و درآخرت دوستانتان ماييم و هر چه دلهايتان بخواهد در(بهشت) براى شماست و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد داشت.).

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌گوید: آیه شریفه به ایشان بشارت مى دهد به اینکه در آخرت هرخیرولذتى راکه تصوربشود، وبراى شهوتشان ممکن باشد که اشتهاى آن کند، دارا هستند، چه از خوردنیها و چه نوشیدنیها، و چه لذتهاى جنسى ، و چه غیر آن . بلکه از این هم وسیعتر و بالاتر دارند، و آن این است که هر چه را بخواهند بیش از آن را دارند. (طباطبایی، المیزان :۱۷  :۵۹۳، ترجمه موسوی همدانی.)

نزول ملائکه

   در این جهان وانفسای تکنولوژی وپیچیده کنونی درک این موضوع که،فرشتگان الهی مایه آرام بخشی دلهای مومنان می‌شوند شاید قابل  فهم نباشد اما کسانی که از ادیان توحیدی اطلاعی داشته باشند مساله غیب وکنش هایی که درجهان ماورای طبیعت در جریان است را به خوبی باور دارند که، نزول فرشتگان الهی بر موحدان برای آرامش بخشی، پیامد استقامت آنان در راه عقیده راستین خود می‌باشد ومسلمین باتوجه به آیات قرآن وشناخت شان به آیاتی از قبیل:. ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقـموا تتنزل علیهم الملائکة ... چنان اطمینان آور است که عمدتا در طول زندگانیشان آن را لمس وتجربه کرده اند ،به ویژه انسانهای که در محاق سختی های جهادی وانقلابی قرار گرفته باشند به خوبی به این باور رسیده اند. (فصلت: 30)

پیروزی

    کسب موفقیت دراموراعم درحوزه های فردی ،اجتماعی،سیاسی،اقتصادی ،علوم و... از زیباترین لحظه های لذت معنوی ومادی برای هر انسانی است که هم سبب تقویت ایمانش به خود وتوشه گیری از خرمن تحربه برای آینده اش می‌شود.این کسب موفقیت برای انسان مسلمان مومن چندین برابر است که قرآن مجید از این دست داستانهای واقعی از زندگی گذششتگان فراون سخن به میان آمده است آن جا که پایداری مومنان و صبر در راه خداوند را، عامل پیروزی بر دشمنان بر می‌شمارد. ( فلما فصل طالوت بالجنود قال ... (و چون طالوت با لشكريان (خود) بيرون شد گفت‌: خداوند شما را به وسيله رودخانه ‌اى خواهد آزمود پس هر كس از آن بنوشد از (پيروان) من نيست و هر كس از آن نخورد قطعا او از (پيروان) من است مگر كسى كه با دستش كفى برگيرد پس (همگى) جز اندكى از آنها از آن نوشيدند و هنگامى كه (طالوت) با كسانى كه همراه وى ایمان آورده بودند از آن (نهر) گذشتند گفتند امروز ما را ياراى (مقابله با) جالوت و سپاهیانش نيست كسانى كه به ديدار خداوند يقين داشتند گفتند بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار به اذن خدا پيروز شدند و خداوند با شكيبايان است.)(بقره:249)

تحقق وعده خدا، مبنی بر پیروزی مؤمنان درغزوه احد ، در صورت پایداری آنان هم در قرآن آمده است. ولقد صدقکم الله وعده اذ تحسونهم باذنه حتی اذا فشلتم وتنـزعتم فی الامر وعصیتم (و (در نبرد احد) قطعا خدا وعده خود را با شما راست گردانيد آنگاه كه به فرمان او آنان را مى‌ كشتيد تا آنكه سست‌ شديد و در كار ( جنگ و بر سر تقسيم غنایم ) با يكديگر به نزاع پرداختيد و ...با آن ماجرای ترک پست نگهبانی وتمردد از فرمان فرمانده آن بلا را نصیب مسلمین کرد. (آل عمران:152)

از مصادیق عوامل استقامت

 توکل

   از دیدگاه مفسران، تفویض امور به خداوند و تمسک به طاعت او و رضایت دادن به تدبیر وی (مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۵، ص۲۸۷.) یا درهمه شئون گفتاری وکرداری براو تکیه کردن (فتح القدیر، شوکانی:۲: ۴۲۱.    )یا سپردن امور به او همراه انقطاع از اسباب و علل ظاهری و اعتماد به او به عنوان سبب حقیقی و مرجع همه اسباب است. (طباطبایی،المیزان ، ج۱۸ :۲۵. )

اولین گام در عوامل استقامت توکّل بر خداوند، مایه پایدارى در برابر سختى‌ها ست.داشتن عقیده ای راسخ در رسیدن به هدف وایمان به همراه واگذاری امور به پروردگار و اعتماد به او از عوامل موثر در دستیابی به مقام استقامت از جمله جنگ با کافران است واین نکته ای است که خداوند منان درسوره مبارکه آل عمران  بیان می‌دارد(آل عمران :129) که توکل را را مختص متوکلان به خود می‌شمارد.همچنین در همین سوره در آیه 173از خصوصیات مومنان اعتماد به خداوند وتمجید آنها از پروردگارشان توصیف می‌کند تبلیغ دین و احتمال عدم پذیرش حق از سوی گمراهان (آل عمران:173)

آنچه مومنان ومسلمانان در طول اعصار مختلف به آن رسیدن در سایه سار توکل در ابعاد متعدد بوده که نتیجه آن استقامت رهاورد آن می‌باشد.

آیه «واَن لَیسَ لِلاِنسنِ اِلاّ ما سَعی»، (نجم:39) بیانگر تلاش موثر است. بنابراین توکل و اعتماد به خداوند نباید به گونه ای معنا شود که با این سنت الهی منافات داشته باشد، بر این اساس، از یک سو به کارگیری اسباب و وسایط برای رسیدن به نتیجه، خود نوعی از ایمان به خداوند است، زیرا او بندگانش را به این مسیر هدایت فرموده است و از سوی دیگر نباید این اسباب را منشأ اثر دانسته، نتیجه را به آن‌ها مستند بدانیم، بلکه مؤمن ، خداوند را مؤثر واقعی می‌داند؛ ولی هیچ گاه از تلاش برای رسیدن به نتیجه دست بر نمی‌دارد ،(فی ظلال القرآن،، سید قطب، :۹ : ۱۴۷۶.)چنان که حضرت یعقوب علیه‌السلام برای حفظ سلامتی فرزندانش از خطر چشم زخم و امثال آن به تدارک اسباب و این‌که از درهای گوناگون وارد شوند توصیه کرد: «وادخُلوا مِن اَبوبٍ مُتَفَرِّقَةٍ» و سپس حکم و تقدیر را از آنِ خدا دانسته، بر او توکل کرد: «اِنِ الحُکمُ اِلاّ لِلّهِ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ»، (فی ظلال القرآن،، سید قطب، :۹ :۱۴۷۶.).


همچنان که برای دستیابی بنی‌اسرائیل به پیروزی بر جباران سرزمین مقدس،افزون برتوکل به خداوند، تلاش و حرکت ضروری است: «ادخُلوا عَلَیهِمُ البابَ... و عَلَی اللّهِ فَتَوَکَّلوا اِن کُنتُم مُؤمِنین. (مائده:23)»( ویکی فقه: ماده توکل)

« در حدیث پرمعنایی داستان ابراهیم (ع) در تفسیر علی بن ابراهیم می‌خوانیم: هنگامی که ابراهیم(ع) را در منجنیق گذاشتند عمویش آزر آمد و یک سیلی محکم به صورت او زد و گفت: از مذهب توحیدی ات بازگرد! (ابراهیم اعتنایی به او نکرد) در این هنگام خداوند فرشتگان را به آسمان دنیا فرستاد تا نظاره گر این صحنه باشند، همه موجودات از خدا تقاضای نجات ابراهیم (ع) را کردند، از جمله زمین گفت: «پروردگارا! بر پشت من بنده موحدی جز او نیست و هم اکنون درکام آتش فرومی رود، خطاب آمد اگر او مرا بخواند مشکلش را حل می‌کنم، جبرئیل درمنجنیق به سراغ اوآمد وگفت: ای ابراهیم! به من حاجتی داری تا انجام دهم؟ ابراهیم گفت: «به تو نه! اما به پروردگار عالم آری! » در اینجا بود که جبرئیل انگشتری به او داد که این جمله ها (که در واقع دستور نجات بود) بر روی آن نوشته شده بود: لا اله الا الله محمد رسول الله، الجات ظهری الی الله، اسندت امری الی الله، و فوضت امری الی الله! (این جمله ها که مفهوم واقعیش همان توکل همه جانبه بر خدا بود، کار خود را کرد، و هنگامی که ابراهیم (ع) به میان آتش پرتاب شد به تعبیرروایت «اوحی الله الی النار کونی بردا، فاضطربت اسنان ابراهیم من البرد حتی قال: و سلاما علی ابراهیم؛» در این هنگام خداوند به آتش وحی فرستاد که سرد شو! آتش آن چنان سرد شد که دندانهای ابراهیم به هم می‌خورد، سپس خطاب آمد و سلاما علی ابراهیم سرد و سالم باش برای ابراهیم (در این هنگام آتش به محیطی آرام بخش مبدل گشت) و جبرئیل در کنار ابراهیم قرار گرفت و با او به گفتگو نشست.آری توکل بر خداست که آتش ها را به گلستان مبدل می‌کند، توکلی همچون توکل ابراهیم که حتی از دست زدن به دامان جبرئیل احساس دوری از خدا می‌کند و معتقد است باید آب را از سرچشمه گرفت تا صاف تر و زلال تر باشد!»( اخلاق در قرآن : 2; فروع مسائل اخلاقی)

دعا

   نیایش، عامل تقویت روحیّه مقاومت در برابر دشمنان است واین نکته را می‌شود از آیه شریفه250 سوره مبارکه بقره فهمید آنجا که در مقابله تشکر جالوت با طالوت روبرو شد از دست به دعا شد واستقامت وپیروزی را از خداوند درخواست نمود(بقره:250) ویا در سوره آل عمران از دریچه دعا طلب استغفار از گناهان وعذر خواهی از زیاده روی در امورواستواری قدم ها در راهش وپیروزی بر کافران جزءمطالبات مسلمانان بیان می‌گردد(آل عمران:147)

دومین گام برای به دست آوردن استقامت و ثبات قدم، درخواست از درگاه حضرت حق می‌باشد. همان گونه که در شماری ازدعاهای قرآنی می‌خوانیم (بقره:250) ثبات قدم، از لوازم یک رزمنده است؛ خواه در جهاد اصغر و خواه در جهاد اکبر، و در جهاد اکبر، ضروری تر است؛ چرا که در جهاد اصغر، ممکن است پیکار به صلح انجامد، ولی در جهاد اکبر، راه صلح، همیشه بسته است. (تفسیر موضوعی قرآن، ج 11، ص 240)برای این که این موضوع در وجود انسان نهادینه شود، مستحب است در وضو زمزمه کنیم «اللهم ثبت قَدَمَی علی الصراط یوم تزل فیه الاقدام». ظهور این دعا درخواست ثبات قدم برای نجات از لغزش در روز قیامت است؛ ولی اطلاقش شامل دنیا نیز می‌شود. (تفسیر موضوعى قرآن، :11: 240)

شب‌زنده‌دارى

شب‌زنده‌دارى، از عوامل مؤثّر در ایجاد روحیّه و پایدارى در برابر مشکلات است.قرآن کریم در سوره مزمل به رسولش خطاب می‌کند: يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ (مزمل:1) علامه طباطبایی در المیزان می‌گوید:« براى دفع غم و اندوه خود جامه اى به خود پيچيده تا لحظه اى استراحت كند، در اين هنگام خطاب شده كه اى جامه به خود پيچيده بر خيز، نماز شب بخوان و در برابر آنچه به تو مى گويند صبر كن، همانطور كه به عموم مسلمانان سفارش كرده براى مقاوم شدن در برابر ناملايمات از صبر و نماز كمك بخواهند، (استعينوا بالصبر و الصلوه) با اين دستور به آن جناب فهمانده كه بايد خود را در مقابل اندوه هاى بزرگتر و مصائب تلخ به وسيله نماز و صبر مقاوم سازد، نه به وسيله پيچيدن جامه و خوابيدن.»

 

حضرت امام (ره) در باب دستاورد شب زنده داری می‌گوید:«چیرگی روح بر قواى بدن و تقویت اراده که کم کم زحمت آن کم مى‌شود و اطاعت بدن از نفس زیاد مى‌شود، چنانچه مى‌بینیم اهل آن بدون زحمت ‌انجام می‌دهند».( امام خمینى؛ چهل حدیث، : 1378: 126.)

البته موارد دیگری هم در قرآن مجید به عنوان عامل استقامت بیان شده است که به همین موارد یادشده اکتفا می‌کنیم.

نتیجه گیری

   آنچه از معنای استقامت گفته شده بیان از انقیاد واستمرار بریک طریقه ورعایت اعتدال تا حصول نتیجه تعریف شد. درباب مطلوبیت  پایداری آنچه از آیات الهی وتفسیر مفسران حول آیات موضوعه مطرح شده پایداری در مسیر اهداف وباور به حقانیت در هدف از مواردی است که می‌تواند در نیل به هدف کمک کند.

مهمترین نکته در استقامت هدفمند مورد عنایت قرآن،استقامت حول محور توحید بیان شده است که سرلوحه کاری همه انبیا الهی قرار داشت وبالاخص بین انبیا ،رسول خاتم(ص)بیشترین تاکید براستقامت در هدف ورسالت به آن اشاره شده است. با بیان آیات متعدد وروایات تاریخی در این مقاله بدان اشاره شده است.

   ازجمله مسایل مورد دقت در این پژوهش،تاکید بر فعالیت تبلیغی پیغمبر اکرم(ص) ویاران همراه آن حضرت بود که عمدتا همراه با الگوهای قرآنی عجین بوده است.با بیان مصادیق تاریخی از مبلغان موفق با رویدادهای متفاوت وعرصه های مختلف،تنها راه رسیدن به اهداف مقدس رسالت رسول اکرم(ص) توسط مبلغان،پایداری واستقامت آنان در هدف تبیین گردید.با بیان آثار استقامت که اکثر آنها در مصدایق الگوها از یاوران پیغمبر خاتم(ص)بیان شده بود،نتایج آن در آنها تبلور داشت.مواردی از قبیل :محبت خدا،آرامش،امدادخداوند،رستگاری،بشارت،نزول ملائکه،پیروزی و...از آثار استقامت مورد تاکید قرآن بوده است.

    دربخش عوامل دستیابی به موفقیت ها توسط پیغمبر(ص) ویاران او، به موضوعاتی همچون:توکل،دعا،شب زنده داری و... اشاره کردیم که می‌تواند محرک اصلی برای رسیدن به این قله(استقامت) باشد.

آنچه که می‌شود بدان پافشاری کرد،سنت قرآن در باب استقامت است که هرکس با این توصیفات تصمیم براین را بگیرد به این نتایج خواهد رسید.تمام مردم مقاوم،امت مقاوم واستوار در طول تاریخ،هرگاه بر این مدار قرار گرفتن به نتایج مسلم قرآنی دست یافته اند.

   آن چیزی که امروز جزء مصدایق بارز تاریخ معاصر هست ،انقلاب اسلامی ملت مسلمان به رهبری حضرت امام (ره)درعرصه های مختلف همچون آغاز انقلاب اسلامی، دفاع مقدس جنگ اقتصادی ،جنگ سیاسی واخیرا در مبارزه با گروه های تکفیری دستپرورده استکبار جهانی ونیز در موضوع ترویسم اقتصادی آمریکا،آنچه که مایه سرافرازی ملت ایران گردید،مقاومت در برابردشمنان وعدم ستم پذیری نسبت به خواسته های دشمنان بوده است.ملت های همچون سوریه ، عراق وبحرین وبه ویژه مردم مقاوم یمن،لبنان وفلسطین ودیگر ملت های آزاده مسلمان وغیره از راه استقامت وبا الگو گیری از استقامت ملت ایران (محور استقامت ) درمنطقه شکل گرفت وعلت همه لجاجت های دشمنان، الگوی موفق ملت ایران در این مقوله می‌باشد.

 

منابع

قرآن کریم

1.      ابن اثیر، مبارک بن محمد  النهايه، .ج4 .ناشر اسماعيليان

2.      ابن فارس احمد بن فارس، ١٤٠٤ ق ، معجم مقاييس اللغه ، قم ، مكتب الاعلام الاسلامي.

3.      اِبْنِ هِشام، ابومحمد عبدالملک بن هشام بن ایوب حِمَیری (د ۲۱۳ یا ۲۱۸ق/ ۸۲۸ یا ۸۳۳م )

4.      ابن‌اثیر، عزالدین علی‌ بن ابی‌الکرم، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، بیروت، دار الفکر، 1418ق.

5.      ازهري، تهذيب اللغه، ج9، ص361 به نقل از ابوزيد؛ ابن منظور، لسان العرب، ج11، ص356.

6.       تفسير القرطبي: ج 9 ص 107 وفيه «وأخواتها» بدل «والواقعة»

7.      تفسير غريب القرآن . سراج‌الدين عمر بن على بن احمد بن محمد بن عبدالله انصارى اندلسى)متوفى 804ق(ص519.

8.      جوادی آملی، تفسیر موضوعى قرآن، ج11، نشر اسرا

9.      جوهری اسماعیل بن حماد، 1376ق، الصحاح، بيروت، دار العلم للملايين.

10.  حسینی میرصفی ، سیده فاطمه ‏ برگرفته وتلخیصی از کتاب شیوه مناظرات انبیا و امام صادق(ع)

11.  دایره المعارف قرآن .بوستان کتاب، بی تا

12.  زبیدی سیدمحمد مرتضی، 1414ق، تاج العروس عن جواهر القاموس، بیروت، منشورات دارمکتبة الحیاة.

13.  سبحاني تبريزي، جعفر، ۱۳۰۸. فروغ ابدیت، بوستان كتاب قم، ۱۳۸۵

14.  سید بن قطب، فی ضلال القرآن، ج۱، دارالشروق، بیروت- قاهره، ۱۴۱۲ ق

15.  طباطبایی، محمد‌حسین (1374). تفسیر المیزان، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

16.  طبرسى، فضل بن حسن، ‏مجمع البيان فى تفسير القرآن‏، ناشر: انتشارات ناصر خسرو، مكان چاپ سوم: تهران‏ ‏،1372 ش‏،

17.  طريحي، فخرالدين بن محمد، ۹۷۹-۱۰۸۵ق .مجمع البحرين، تهران: مرتضوي، ۱۳۷۵

18.  فرهنگ‌‌المعجم‌‌الوسیط عربی - فارسی‌/ مولف فواد‌افرام البستانی‌؛ مترجم محمد بندرریگی‌. تهران‌: اسلامی‌، 1382

19.  فيومى، احمد بن محمد: مصباح المنير فى غريب الشرح الكبير للرافعى‏ ، موسسه دار الهجرة،چاپ: دوم، قم‏  ‏،1414  ه. ق‏

20.  كتاب العين لابي عبد الرحمن الخليل بن احمد الفراهيدي 100 - 175 ه‌. ج3، ؛

21.  لغت نامه، ج 6، ص 2181؛ فرهنگ فارسى، ج 1، ص 255.

22.  مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران؛ اسلامیه، بی تا.

23.  محمد بن أحمد بن الأزهري الهروي، أبو منصور .370هـ .دار إحياء التراث العربي - بيروت

24.  محمد بن يعقوب فيروزآبادى ، متوفى 817قاموس المحيط ، زبيدي حنفی، 1414ق ، بيروت، دار الفكر.

25.   مصطفوى، حسن‌ 1426 ق‌ التحقيق في كلمات القرآن الكريم‌ ، ج9، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌  تهران/1369؛

26.  مغازی واقدی،ج1،ص359،قصه هجرت،ص366

27.  مكارم شيرازي، ناصر، ۱۳۰۵ اخلاق در قرآن -قم: مدرسه الامام علي بن ابي طالب (ع)، ۱۴۲۵ق. ۱۳۸۴

28.  موسوی خمینى، روح الله؛ 1389ش ،چهل حدیث، مؤسسه‌ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چ/ 1378،

29.  نظام‌الدين حسن بن محمد قمى نيشابورى غرائب القرآن و رغائب الفرقان.متوفى 728ق.

30.  ویکی فقه. ماده توکل

مقالات مشابه

حضرت ابراهیم(ع) الگوی مقاومت

نام نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

نام نویسندهزینب روستایی, زهرا رحیم‌زاده کوشک قاضی